ذهن زیبا
 
 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

در طوفان های زندگی با خدا بودن بهتر از

ناخدا بودن است

 

دوستان خوبم به وبلاگ ذهن زیبا خوش آمدید

این وبلاگ در تلاش است که مطالب زیبا و آرامش دهنده را در اختیار شما قرار دهد تا از آنها استفاده کنید.


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 13 خرداد 1398برچسب:, :: 11:6 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

 

سه چیز است که بنده را به رضوان الهی و خشنودی و رضای خدا می رساند...

1.زیاد استغفار کردن

2.نرمخویی با مردم(ملایم بودن در گفتار و رفتار،دوری از خشونت و تند خویی و پرخاشگری)

3.بسیار صدقه دادن(و دست بخشنده داشتن)

مسند الامام الجواد/247

دیدار برادر دینی باعث آسایش روح و بارور کننده عقل است(از راه تعامل معلومات و آگاهی ها و...) هرچند بسیار اندک و گ

گهگاهی باشد.

امالی(شیخ طوسی)

به تاخیر انداختن کار ها موجب سرگردانی است(از دست رفتن رشته ی کارها)

تحف العقول

سه چیز از کارهای نیکان است:

1.انجام دادن واجبات الهی

2.دوری کردن از گناهان

3.غافل نشدن از انجام دادن وظایف دینی

 

 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 13 مهر 1392برچسب:, :: 10:40 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

نهمین پیشوای مسلمین و امام شعیان حضرت امام جواد محمد بن علی بن الرضا علیه السلام است.

آن امام بزرگوار در شهر مدینه منوره،روز دهم ماه رجب سال 195 ق متولد شد.

نامشان محمد و کنیه ایشان ابو جعفر بود و چند لقب داشتند از جمله:تقی(پرهیزگار) و جواد(بخشنده) که به جواد

الائمه نیز مشهور هستند.

جانشین پدر:

یکی از یاران امام رضا میگوید:در خراسان در محضر امام رضا بودیم یکی از حاضران به امام رضا عرض کرد:سرور من

اگر خدای نا خواسته پیش آمدی رخ دهد به چه کسی مراجعه کنیم؟امام فرمود به فرزندم ابوجعفر.آن شخص سن حضرتت

جواد را کم دانست.

امام رضا فرمود:خداوند عیسی بن مریم را در سنی کمتر از سجن ابو جعفر ،رسول و پیامبر و صاحب شریعت تازه قرار داد.


ارسال شده در تاریخ : شنبه 13 مهر 1392برچسب:, :: 10:22 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

دوست داری قلب و دلت چه رنگی باشه؟

سفید،سیاه،آبی،قرمز،سبز و یا نارنجی؟؟؟

دوست داری شلوغ باشه یا خلوت؟؟

دوست داری اونجا جای آدم های پاک و خوب باشه یا آدم های بد ذات؟؟

جای خدا باشه یا جای شیطان؟؟

جای صدای آروم باشه یا فریاد؟؟

صدای خدا باشه یا بنده ی خدا؟؟

صدای آرامش دریا باشه یا طوفانش؟؟

قلب جایگاه زندگی اما ما چه جور زندگی می کنیم؟؟

قلب ما چه جور جایگاهی؟؟

خوبه یا نه؟؟؟


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 11 مهر 1392برچسب:, :: 5:16 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

 

در زمان های گذشته پادشاهی تخته سنگی را در وسط جاده ای قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند خودش را در جایی مخفی کرد.

بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروت مند پادشاه بی تفاوت از کنار تخته سنک می گذشتند.بسیاری هم غرولند می کردند که این چه شهری است که نظم ندارد؛حاکم شهر عجب مرد بی عرضه ایست...

با وجود این که هیچ کس تخته سنگ را بر نمی داشت؛نزدیک غروب یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود نزدیک سنگ شد.

بار هایش را روی زمین گذاشت و با هر زحمتی که بود تخته سنگ را از روی زمین برداشت و آن کنار قرار داد ناگهان کیسه ای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود کیسه را باز کرد و داخل آن سکه های طلا و یک یادداشت پیدا کرد.پادشاه در آن نوشته بود:

هر سد و مانعی می تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان

باشد


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, :: 10:40 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

نگاه مردم نسبت به آسمان چیست؟

آزادی...

باران...

عشق...

خدا...

بی انتها...

ویا از عجایب؟

نظر شما چی؟

 


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 9 مهر 1392برچسب:, :: 10:11 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

آن انسان بی منتها که در وجود شماستو

به درخت تناور بلوطی می ماند.

نیروی اوست که شما را به زمین میکشاند.

بوی خوش اوست که به آسمانتان می برد.

و در بقای اوست که نامیرا میشود...


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 9 مهر 1392برچسب:, :: 10:6 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

اگر تنها ترین تنهایانم...

باز هم خدا هست...

او جانشین تمام نداشتن های من است...

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 5 مهر 1392برچسب:, :: 8:58 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

شما آنگاه آزادید:

که حتی اشتیاق آزادی را لگامی بدانید

شما آنگه به راستی آزادید:

که شب ها و روز هایتان فارغ از اندوه و خواهش دل باشد.

و اگر اینان زندگی شما را احاطه کنند آشکار و رها به مصاف شان بروید.

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:, :: 4:39 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

زاهدی را به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستادند.پس از اندک مدتی داد شیطان درآمد و رو به فرشتگان کرد گفت:جاسوس می فرستید به جهنم؟

از روزی که این آدم به جهنم آمده مدام در جهنم گفتوگو و بحث است و جهنمیان را هدایت می کند.

حال سخن زاهد که به جهنم رفته بود:

با چنان عشقی زندگی کنید که حتی بنا به تصادف اگر به جهنم افتادی خود شیطان تو رو به بهشت بفرستد.


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 3 مهر 1392برچسب:, :: 8:5 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

پیرمردی سوار بر قطار به مسافرت می رفت که به علت بی توجهی یک لنگه دیگر کفشش را به بیرون انداخت.

هم کوپه ای هایش علت را پرسیدند و او گفت:

یک لنگه کفش نو برایم بی مصرف است ولی اگر کسی یک جفت کفش نو بیابد چقدر خوشحال می شود...

 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 3 مهر 1392برچسب:, :: 7:58 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

صدای قدم هایش آهسته بود اما محکم قدم برمی داشت

صدای عصایش صدای افتخار و عشق بود.

در نگاهش عشق و آزادی موج می زند

و هرگز پشیمان نبود...

بله او یک آزاده مرد و افتخار آفرین دفاع مقدس بود

برای سلامتی همه ی آزاده ها و آزادمران و صلوات بفرستید


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 2 مهر 1392برچسب:, :: 9:20 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

درست همان گونه که اگر آهن را به کار نگیریم،زنگ می زند...

همان گونه که آب راکد می گندد و یا به هنگام سرما یخ می زند...

اگر از آگاهی و مغز خود بهره نگیریم،آن را از دست می دهیم...

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 2 مهر 1392برچسب:, :: 12:54 قبل از ظهر :: توسط : azarbad

تاریخ تولدت مهم نیست، تاریخ تبلورت مهم

است

اهل کجا بودنت مهم نیست اهل و به جا بودنت

مهم است...

منطقه ی زندگیت مهم نیست،منطق زندگیت

مهم است ...

و گذشته زندگیت مهم نیست

امروز مهم است که چه گذشته ای برای فردایت

میسازی

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 1 مهر 1392برچسب:, :: 12:45 قبل از ظهر :: توسط : azarbad

جغد نزد خدا شکایت برد : 

انسانها اواز مرا دوست ندارند ...

خداوند به جغد گفت:

اوازهای تو بوی دل کندن میدهد و ادمهای عاشق دلبستن!

تو مرغ تماشا و اندیشه ای و انکه میبیند و می اندیشد ، به هیچ چیز دل نمیبندد

دل نبستن سخترین و قشنگترین کار دنیاست..

 

 

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 30 شهريور 1392برچسب:, :: 12:37 قبل از ظهر :: توسط : azarbad

پرسش های ما ،افکار مارا میسازند

آنتونی رابینس

.

.

.

از پیروزی تا سقوط یک ثانیه فاصله است

ناپلئون

.

.

.

صداقت نخستین فصل دفتر دانایی است

تامس جفرسن


ارسال شده در تاریخ : جمعه 29 شهريور 1392برچسب:, :: 12:32 قبل از ظهر :: توسط : azarbad

در میان همه ی آلام ومصیبت ها تنها یاد خدا انسان 

را تسلی میدهد.

جرجی زیدان


ارسال شده در تاریخ : جمعه 29 شهريور 1392برچسب:, :: 12:29 قبل از ظهر :: توسط : azarbad

گر چه میگویند این دنیا به غیر از خواب نیست ...

ای اجل! مهمان نوازی کن که دیگر تاب نیست ...

بین ماهی های اقیانوس و ماهی های تنگ ...

هیچ فرقی نیست وقتی چاره ای جز اب نیست !

ما رعیت ها کجا ! محصول باغستان کجا!؟

روستای سیب های سرخ بی ارباب نیست ...

ای پلنگ از کوه بالا رفتنت بیهوده است...

ازکمین بیرون نزن امشب شبه مهتاب نیست...

درنمازت شعر میخوانی ومیرقصی دریغ ...

جای این دیوانگی ها گوشه ی مهراب نیست...

گرد بادی مثل تو یک عمر سرگردان چیست ؟

گوهری مانند مرگ انقدر هم نایاب  نیست...

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 29 شهريور 1392برچسب:, :: 12:19 قبل از ظهر :: توسط : azarbad

قدرت کلماتت را بالا ببر نه صدایت را  این باران است که باعث رشد گل گل میشود نه رعد برق


ارسال شده در تاریخ : جمعه 29 شهريور 1392برچسب:, :: 12:15 قبل از ظهر :: توسط : azarbad

برای هزارمین بار پرسید:

تا حالا شده من دلت رو بشکنم؟

من هم برای هزارمین بار به دروغ گفتم نه هیچ وقت!

تا مبادا دلش بشکنه...


ارسال شده در تاریخ : جمعه 29 شهريور 1392برچسب:, :: 12:12 قبل از ظهر :: توسط : azarbad

این بخش حدود 18 ماه می شود:از آغاز پیشنهاد سفر به خراسان به امام،در مدینه،که به وسیله رجا بن ابی الضحاک،به امر مامون انجام یافت و امام به اجبار روانه ی این سفر گشت و روز 10 ماه شوال سال 201 در مرو بود... تا شهادت امام یعنی آخر ماه صفر سال 203.

این مدت با کوتاهی آن شامل حادثه ای بود که موضع امامت را در برابر خلافت در سطح دیگری قرار دارد.مامون از روی اکراه و اجبار و به دلیل اهمیت و موقعیت و شخصیت امام رضا پس از مشورت با وزیرش امام را از مدینه به مرو خواند برای زیر نظر داشتن امام رضا.

و همچنین برای شکستن شخصیت امام رضا مجالس مناظره و مباح

با علمای ادیان دیگر همه گونه کوشش کرد لیکن توفیق نیافت.


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, :: 1:59 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

بالاترین مرتبه خردمندی این است که انسان خود و نفس خود را بشناسد.(بحار)

.

دلیل نادانی تو همین است که،به علم و دانشی که داری مغرور شوی(وسائل)

.

هر که میخاهد نیرومند ترین مردم باشد باید بر خدا توکل کند؛

پرسیدند توکل چیست؟فرمودند:این که از غیر خدا نترسی.(بحار،ترجمه الحیاه)

 


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, :: 1:47 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

آشنا دیدمت و غریبانه عاشقت شدم؛

بخشنده دیدمت گنهکار شدم؛

گرم دیدمت و در سرد ترین لحظه به سراغت آمدم؛

خدایا تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی؟؟

 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 23 شهريور 1392برچسب:, :: 7:20 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

چاری چاپلین می گوید:

آموخته ام که؛

با پول میشود خانه خرید ولی آشیانه نه

رخت خواب خرید ولی خواب نه

ساعت خرید ولی زمان نه

می توان مقام خرید ولی احترام نه

کتاب خرید ولی دانش نه

دارو خرید ولی سلامتی نه

و می توان آدم خرید ولی دل نه...


ارسال شده در تاریخ : شنبه 23 شهريور 1392برچسب:, :: 7:15 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

تمامی مزرعه کافر صدایش می زدند...

آفتاب گردان کوچکی را که عاشق باران شده بود.

...

 

 

همیشه سخت ترین سیلی را از کسی می خوری که

همیشه بهترین نوازشگرت بوده...

...

هر بار کودکانه دست کسی را گرفتم گم شدم

ترس من از گم شدن نیست...

از گرفتن دستی است که بی بهانه رهایم کند...


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 20 شهريور 1392برچسب:, :: 9:47 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

آموخته ام که وقتی نا امید میشوم خداوند با تمام عظمتش ناراحت

میشود و عاشقانه انتظار میکشد که به رحمت او بار دیگر امیدوار

شوم...

 

آموخته ام که اگر به آنچه خواستم نرسیدم خدا برایم را بهتر از

آن را فراهم کرده است.

 

 

 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 20 شهريور 1392برچسب:, :: 9:39 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

نه دستانش را سفید کرده بود و نه

صدایش را نازک کرده بود

از کجا باید می دانستم که او گرگ زمانه است؟؟؟


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:, :: 10:32 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

تا حالا صدای خدا رو شنیدی؟

صدای آرامشش رو؟؟

صدای نوازش های پر از مهرش رو؟؟

صدای مادر بودنش؟؟

صدای پدر بودنش؟؟

پر کردن جای خواهر یا برادرت؟؟

صدای قصه های زندگی رو؟؟

من این صدا رو موقعی شنیدم که...

بگید؛بگید کی صدای خدا رو شنید

تا به اعتقاد های همدیگر کمک کنیم


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 17 شهريور 1392برچسب:, :: 11:55 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

اگه یه تابلو تو آسمون بود و همه می تونستن

 ببیننش تو برای عزیزترین کست چی می نوشتی؟؟؟

 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 13 شهريور 1392برچسب:, :: 8:29 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

 

کاش فاصله ها اجازه می دادند،

وقتی قلب ها به یاد هم می تپند

کنار هم باشند...

 

 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 13 شهريور 1392برچسب:, :: 8:25 بعد از ظهر :: توسط : azarbad

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ذهن زیبا و آدرس beautifulmind76.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 42
بازدید کل : 37361
تعداد مطالب : 73
تعداد نظرات : 22
تعداد آنلاین : 1